...خانه ای خواهم ساخت

رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود

...خانه ای خواهم ساخت

رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود

داستان یک خواب...

سلام دوستان

امروز صبح یه خواب عجیب دیدم که خیلی فکرم رو مشغول کرده! خیلی...!

خواب دیدم...

توی جایی بودم که شبیه خونه خودمون بود با یکم تفاوت، ولی تو خواب می دونستم که اینجا خونه خودمونه! با مادرم داشتم راجع به امام زمان (عج) و ظهورشون صحبت می کردیم که مادرم گفت شاید زمان ظهور نزدیک باشه، یا جمله ای با این مضمون!

پنجره خونه کاملا باز بود و پرده کنار بود، رفتم جلوی پنجره که یه دفعه یه ندایی همه جا پیچید که " هل من ناصر ینصرنی؟! "

چون می دونستم که وقتی امام ظهور می کنن با این جمله که ندای اون در همه دنیا طنین انداز می شه از انسان ها برای قیامشون طلب کمک و یاری می کنن یه دفعه قلبم فرو ریخت و به مادرم گفتم که واقعا امام زمان ظهور کردن؟! دچار چنان هیجان و خوشحالی همراه با اضطراب شده بودم که الان که دارم اینها رو می نویسم حالتی که اون موقع داشتم کاملا حس می کنم!

تو شک بودم که واقعا این اتفاق افتاده یا نه که پدربزرگم ( پدر بزرگ مادریم که خدا رو شکر در قید حیات هستن) تماس گرفتن و با خوشحالی ظهور آقا رو تبریک گفتن. باز برای اطمینان از ایشون سوال کردم که این موضوع حقیقت داره که ایشون با شعفی که از صداشون می بارید تایید کردن. 

 زمانی که خوابیدم و این خواب رو دیدم بعد نماز صبح بود و خواب من هم انگار ادامه همین زمان بود و تو خواب می دونستم که ساعت 7 صبحه. بعد این اتفاق پدر و خواهرم رو هم دیدم و همه به حالت بهت بودن و داشتیم فکر می کردیم که الان باید چی کار کنیم و کجا بریم؟

من با همه خوشحالیم آنچنان دچار اضطراب شده بودم و همش داشتم فکرمی کردم که امام اجازه می ده من هم جزء یارانش باشم؟ تو ذهنم داشتم فکر می کردم که چی کار تو زندگیم کردم که لایق باشم، اصلا کاری کردم؟!!

یه چیز جالب دیگه هم اینکه موقع سحر و نماز صبح یه دوستی بهم sms داده بود و برام آرزوی قبولی طاعات کرده بود و من تو خواب دائم به فکر این دوست بودم و که آیا الان متوجه شده؟ نکنه که خواب باشه و متوجه این موضوع نشده! داشتم فکر می کردم که این موقع صبح درسته که زنگ بزنم و خبر بدم؟! یا sms بدم که وقتی بیدار شد بفهمه!

خلاصه تو مدت کوتاهی هزاران فکر رو مرور می کردم و با همین افکار از خواب بیدار شدم. این قدر خوابم ملموس و واقعی به نظر می اومد که تا چند لحظه بعد بیدار شدنم احساس می کردم که این موضوع واقعیت داره و وقتی به خودم اومدم و فهمیدم که همه چیز خواب بوده از شدت هیجان و اضطرابی که بهم دست داده بود کاملا بی رمق بودم!

نمی دونم این خواب معنیش چی بود! اصلا تعبیری داشت؟! اما اینها مهم نیست... اون چیزی که مهمه اینه که اگه این خواب یه واقعیت بود آیا من روی این رو داشتم که از امام بخوام من رو هم جزء یارانش بدونه؟... امام من رو می پذیره یا دست رد به سینه ام می زنه؟... من تا حالا چی کار کردم؟!... چه قدمی تو این جهت برداشتم؟!... چقدر برای یاری امام آماده ام؟

احساسی که تو خواب داشتم این قدر واضح و ملموس بود که الان هم با یادآوریش کاملا برام قابل درکه...

خیلی عجیب بود... خیلی...

نظرات 22 + ارسال نظر
امین دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:20 ق.ظ http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com/

سلام
فکر کنم این خواب بی‌ارتباط با پست قبلی‌تون نباشه...

به قول سید صبح نزدیک است...

سلام

همه اتفاقات این زندگی با هم ارتباط دارن!قبول دارید؟!

دلمون روشنه... صبح نزدیک است...

یا حق

راضیه دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:30 ب.ظ http://www.judyabot.blogfa.com

من یه جوری شدم!
اگه این خواب رویای صادقه باشه یعنی...
واااای
نمیدونم اگه به من این خبر برسه چه حسی بهم دست میده!

رستگار دلت خیلی پاکه که این خوابو دیدی!
خیلی پاکه!
غبطه میخورم...

سلام گا دختر

من هم خییییلی یه جوری شدم!

یه شمه از این احساس رو فکر می کنم تجربه کردم!‌ خیلی پیچیده بود...

دل پاک؟؟‌ فکر نمی کنم!‌
می گن خدا بنده نوازه!‌ بنده نوازی کرده!‌

دیدار نزدیکه دوست من!
یا حق

د دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:21 ب.ظ

سلام.
دوست داشتم سلام بدم، همین! :)
سلام خدا بر شما.

سلام و درود و دو صد بدرود به شما دوست عزیز و گرامی

سلام خدا و اولیای خدا و صالحین و شهدا بر شما باد!

یا حق

ع.ر.وطندوست دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:48 ب.ظ http://123tamam.blogsky.com

سلاام!

چه خواب دلنشین و اضطراب زایی! جدا اجتماع نقیضین رو توی این حس میشه دید!

میگن رویای صادقه معمولا توی سحر و قبل اذان صبح بر ادم حادث میشه! انشاالله که نوید دهنده اون" وعده صادق" باشه!

خدا تواناییمونو زیاد کنه که براش اماده بشیم و خودمون رو سریعتر جمع و جور کنیم!!

انهم یرونَهُ بعیدا و نراه قریبا!

یا علی

سلام

کاملا همینطوره!!
وقتی از خواب پریدم و فهمیدم واقعیت نداشته کاملا گیج بودم نمی دونستم باید خوشحال باشم یا ناراحت! صد البته که آدم از این اتفاق خوشحاله ولی فکر اینکه اگه جزء یاران نباشیم... تن آدم رو می لرزونه!

درسته! من هم شنیدم این رو! البته مهم اینه که این خواب یه تلنگر بود! البته فراتر از تلنگر شاید اردنگی!! :))

انشاالله! انشاالله!

یا حق

س.ح دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:05 ب.ظ

سلام فائزه خانوم
عجب خوابای خوب خوبی..
دقیقا اون حس اضرابی که ازش حرف میزدی به من هم منتقل شد.
به قول اقا حسام
صبح نزدیک است..
دعا کنیم واسه همدیگه :-}
یا علی

سلام بر س.ح خانم گل گلاب

خیلییی! خوب و عجیب!

حتما! دعا می کنیم رای همدیگه و با هم دعا می کنیم برای ظهور!

در پناه حق باشی دوست خوبم

azad سه‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:50 ق.ظ http://charand-parand.blogfa.com

سلام..........
خوابت مثل روان خودت پاک است و شاید بقول راضیه یه رویای صادقه.....................
راستی اگر این باشد ما چه کار کنیم ...خوشحالی اکنده از اضطراب
براستی چه کرده ایم .......... التماس دعا
کاروانیان کربلا دررهند و رستگاری نزدیک...

سلام بر آزاد عزیز!
سلام هم دانشکده ای
خیلی خوشحال شدم به جمع ما پیوستی!‌
تبریک می گم!

شرمنده نکن آزاد جان! به راضیه گفتم! خدا بنده ندازی می کنه و همین طور بنده پروری!

محتاجیم به دعا

یا حق

هدی چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:49 ب.ظ http://elmoservat.blogfa.com/

سلام فائزه جان
این خواب هرچی بوده باشه کاری ندارم ولی این مزیت رو برای شما داشته که خودتون رو اون موقع ببینید که چه اعمالی انجام دادین که شایستگی یارای امام عصر(عج) رو براتون داشته باشه...و این یعنی گام برداشتن در این راه رو براتون مهم تر و تشویقتون کرده که با اعمالتون یاری کنید امام را..و باعث تفکر بیشتر در این مورد شود...
ما رو هم در این حس تون شریک کردین ..ممنونم.واقعا اگه اماممون همین جمعه بیاد ما چه کار کردیم که شرمنده گی برامون نداشته باشه و بگیم مولای ما ،ما تو را یاری کردیم؟!
واقعا کاری هست که انجام داده باشیم که بشه روش حساب کرد؟!
به امید ظهور حضرت موعود(عج)

التماس دعا
یا علی.

سلام

دقیقا همین طوره!
فقط امیدوارم این شوری که از این خواب ایجاد شد تبدیل به شعور بشه!‌

خواهش می کنم!
خوشحالم که تونستم حسم رو بهتون منتقل کنم!

محتاجیم به دعا
یا حق

امین چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:59 ب.ظ http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com/

سلام مجدد
میگند امام زمان(عج) حقیقت کعبه است...

سلام

وقتی اسم کعبه میاد هیچ حرفی برای گفتن ندارم!

...

یا حق

فریده وپارسا پنج‌شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:48 ق.ظ http://www.parsanaghavi.blogfa.com

سلام فائزه جون عجب خوابی دیدی شاید به خاطر پست قبلی باشه عید فطرهم مبارررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررک بوس بوس
دوستت دارم

سلام فریده عزیزمممم

می دونی از کی ندیدمت؟!‌
دلم حسابی برای تنگ شده ها!

عید تو هم مبارک!
من هم خییییلی دوست دارم!
پارسا رو از طرف من ببوس
بوووس بوووس

راضیه جمعه 19 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:00 ق.ظ

سلام خانمی!

اومدم عیدو بهت تبریک بگم!

عیدت مباااارک

سلااام عزیز دل

کار خوبی کردی!‌منت رو سر ما گذاشتی!

عید تو هم قشنگ و مبارک!

دوست دارم۱

یا حق

مهرگان جمعه 19 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:31 ق.ظ http://bandarmehr.blogfa.com/

سلام فائزه جان
یک ماه روزه داری مقبول درگاه حق و گوارای وجودتان

انشالله نماز عید فطر سال آینده را در مسجدالاقصی به مولامون اقتدا کنیم

عیدت مبارک

سلام بر مهرگان عزیز

ممنونم! همچنین گوارای وجود پاک شما!

انشاالله! الهی آمین! چه دعای زیبایی کردید!

عید شما هم مبارک باشه!

یا حق

M.M جمعه 19 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:04 ق.ظ

سلام



عیدتون فرخنده باشه
انشالله خدا ما رو مورد عنایتش قرار داده باشه!
در پناه خدا

سلام

خوش اومدید!

ممنونم! عید شما هم مبارک باشه انشاالله!

انشاالله! الهی آمین

یا حق

راضیه جمعه 19 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:51 ق.ظ

سلام فائزه جونم...

فائزه نمیدونی چی شده!

یه سایتی دیدم...کرررکرررر خنده اس!

حتما ببین و هر چقدر که خواستی شاخ در بیااار!

به وبلاگهایی که میشناختم فرستادمش!
http://www.roohe-khaki.blogfa.com/post-21.aspx
و بعد روی گزینه ی(بدبختیمان را با یک کلیک ببینیم) کلیک کن!

سلام راضیه جون عزیزم!

چی شده؟!!! خیره ایشالا...

الساعه میرم!

یا حق

مهدی جمعه 19 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:28 ب.ظ

یا جده سادات
وای...
بند دلم پاره شد خانم رستگار

سلام

خدا نکنه بند دلتون پاره بشه!

انشاالله که حواسمون جمع بشه!

یا حق

مهدی جمعه 19 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:29 ب.ظ

سلام
ببخشید اومده بودم عید رم تبرک بگم
عیدسعید فطر مبارک
یا حق

سلام

خواهش می کنم!

ممنونم! خوشحالم کردید!
عید شما هم مبارک باشه!

یا حق

301040 جمعه 19 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:22 ب.ظ http://301040.blogsky.com

سلام
ببخشید مدتی بود که کم پیدا بودم توی وبلاگتون. اومدم عید رو تبریک بگم، و این که دعوتتون کنم به جلسمون.
از این حرفا گذشته...
بعضی اوقات خواب ها دریچه ای هستن به مسائلی خیلی پیچیده تر از چیزی که بشه درک کرد... البته بعضی اوقات (به عنوان مثال خواب های داستان حضرت یوسف)!

سلام

خواهش می کنم! هروقت تشریف بیارید خوشحال می شیم!
ممنونم٬ عید شما هم مبارک!
ممنون! با کمال میل انشاالله خدمت می رسم!

درسته٬ من فکر می کنم همه چیز این دنیا دو رو داره یه روی سطحی و ساده و قابل درک و یه روز پیچیده که هرکسی درکش نمی کنه!
یه آدم خبره می خواد که حلش کنه! دقیقا مثل داستان خواب های حضرت یوسف!

یا حق

ع.ر.وطندوست شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 05:28 ق.ظ http://123tamam.blogsky.com

سلااام!!

میبینم که عید شده!!

عیدتون مبارک!! نماز و روزه هاتون قبول حق باشه انشاالله!!

زنده باشید

یا علی

سلام

اا!‌ شما هم دیدید؟!!

عید شما هم مبارک! انشاالله! همچنین برای شما!

پاینده باشید!

یا حق

هدی شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:50 ب.ظ http://elmoservat.blogfa.com

سلام فائزه جان
عیدتون مبارک....اونم هزاران بار:)
...
دعامون کنید.
در پناه حق.

سلام بر هدی عزیز

ممنونم! عید شما هم مبارک٬ هزاران بار!

حتما! شما هم دعا کنید دوستان رااا!

یا حق

زهرا دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:46 ق.ظ http://zibatarindonya.blogfa.com

سلام...راستش من یه چیزی نزدیک ۲ سال پیش....وقتی شرایط زندگیم و تفکراتم کاملا با الان فرق داشت خوابی شبیه به این رو دیدم که دقیقا از پنجره ی خونمون که رو به قبله باز می شه یه صدای بلند و رسایی داشت چیزی می گفت که دیگه الان یادم نمیاد چی بود......ولی متوجه شدم که ظهوره...و ادامه ماجرا که دوست ندارم تعریف کنم
تاثیری که این خواب رو ادامه زندگی من گذاشت خیلی عجیبه واسه خودم....گمونم هنوزم تحت تاثیرشم
واقعا خدا عاشق من بود و هست که این تکونو بهم داد...کاش لایقش باشم

در پناه حق

سلام عزیز دل

راست می گی؟!! چقدر جالب! با این تعریفی که کردی خیلی باید به خواب من شبیه باشه...!

خیلی خوبه!‌ من این اتفاقات رو خییییلی به فال نیک می گیرم! و چقدر خوبه که تاثیر گذار بوده! وگرن هخیلی از آدما ممکنه از این اتفاقات تو زندگیشون بیفته و ککشون هم نگزه!

واقعا که همین طوره! خدا عاشق همه بنده هاشه! فقط یه عاشق میتونه از این همه خطای معشوقش چشم بژوشه! (خود خطاکارم رو می گمااا)

خیلی دوست دارم!

یا حق

مهدیه دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:39 ق.ظ

سلام

چه خواب زیبایی دیدین. الان کلی ذوق زده شدم چون یک عالمه انسانهای جالب در دنیای مجازی پیدا کردم. من در عالم خارج و در بین اطرافیان و دوستانم، به جز مادرم، هیچ فردی رو ندارم که باهاش در ارتباط با مسائل مذهبی صحبت کنم و حرفهاش رو بشنوم به همین دلیل الان خیلی خوشحالم و خدا را وقعا شکر می کنم. امیدوارم من رو در جمع خوبتون بپذیرید.

سلام

خیلی خوش اومدید!

برای ما هم اضافه شدن یه دوست جدید به جمع کوچیکمون سعادتیه!

امیدوارم که هم ما و هم شما چیزهای خوبی از هم یاد بگیرم و زکات علمی که خدا بهمون داده رو ادا کنیم!

ممنونم!
التماس دعا

یا حق

سید سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:41 ب.ظ http://www.shia-book.blogsky.com/

عجب!!!!
کامنت این پست رو توی پست قبل گذاشتم؟!!
اشکال نداره اینها از عوارش کهولت سن هستش دیگه!!!


یاعلی

صبح نزدیک است و ...

به قول آقای و طن دوست این سعادت ماست که شما دو بار اینجا نظر بذارید! :)

یا حق

حمید چهارشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:19 ق.ظ http://hamidshams.blogsky.com

سلام
وبلاگ قشنگی داری
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد