خیلی خیلی دلم برای شما و خونه هاتون و این خونه تنگ شده بود و از اینکه دارم بعد مدت ها اینجا می نویسم حس خوبی دارم! هرچند...
امشب یه چیزی کمه...از همه شما برای اینکه تو این مدت من رو فراموش نکردید و جویای احوالم بودید ممنونم! امیدوارم کم کاری٬ یا بهتره بگم بی کاری (!!) این مدت من رو ببخشید. تقریبا از ترم قبل و با شروع مهرماه به حدی دور و برم رو شلوغ کردم که...! از کلاس و درس و دانشگاه گرفته که امسال اساسی اون روی خودش رو بهم نشون داد تا کار و تمرینات تیم و...! تو این مدت خدا خیلی خیلی بیشتر از قبل هوام رو داشته و موقعیت های خوبی رو پیش پام گذاشته که بسیار شاکرش هستم! یکیش همون کاریه که خدمتتون عرض کردم. مدتیه که تو یه کلینیک مرتبط با رشته ام مشغول کار هستم. البته کار بی اجر و مزد یا به قول معروف فی سبیل الله! شما که بهتر می دونید٬ ما اصلا دنبال مسائل مادی و دنیایی نیستیم و فقط دنبال علمیم! (این جمله سندی باشه پیش شما که ببینیم دو سال دیگه هم از این حرف ها می زنم؟! از همین حالا اعتراف می کنم: عمراا! ) و موارد و موقعیت های دیگه...! خلاصه... همه اینها باعث شد که نتونم در خدمت شما باشم. اما هر جایی زیر این آسمون آبی خدا باشم به یاد شما و دعاگوتون هستم!
و اما بعد... می خوام برم سراغ عنوان این پست! شما بهار رو چطور شروع کردید؟! لحظه تحویل سال کجا بودید؟!دوست داشتید کجا باشید؟! من تحویل سال و سال نو رو در ... ... .. . امشب نمی تونم راجع بهش صحبت کنم٬ آخه... امشب یه چیزی کمه...! انشاالله تو پست بعد براتون می گم...!
التماس دعا! یا حق!
رستگار
یکشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1390 ساعت 12:33 ق.ظ
سلام رستگار عزیز منم سال نو رو خدمتتون تبریک عرض میکنم ان شاءاله سال پر خیر و برکتی براتون باشه. من که خونه بودم دوس داشتم مشهد تو حرم امام رضا(ع) باشم ولی خب کنار خانواده بودن هم جای بسی شکر دارد. امیدوارم هرکاری میکنید براتون پیشرفت و موفقیت همراه داشته باشه... ... یا علی.
سلام خوبی میبینم که کلی سرت شلوغه تا باشه از این شلووغی ها! من داشتم حیات خونه رو میشستم که فرش رو بندازم توی حیات و بشورم!!!!!!!!1 امسال من نبودم کسی به فکر خونه تکونی نبود! یکی تو محل اتش بازی راه انداخته بود نمی دونی یه لحظه فکر کردم سال تحویل شد!پریدم جلوی تلویزیون خدا رو شکر 10 دقیقه مونده بود قران خوندم سنبل ای که خواهر زاده هام واسم گرفته بودن هم پیشم بود! بعدشم تا اذان مشغول فرش شویی بودیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام رسیدم بخیر! گویا اوضاع من موقع سال تحویل از بقیه بهتر بوده! جای همه دوستان خالی سال تحویل مشهد بودم، واقعاً خوش گذشت، مخصوصاً برای یک اتفاق خاص(که البته خصوصیه نمیتونم بگم!!!)
کجا دوست داشتم باشم؟! راستش جای ما که عالی بود(!) ولی خیلی دوست دارم یکبار سال تحویل کنار خانه خدا باشم... دلم براش تنگ شده
معلومه که جای خیلی نوپی بودید که با گذشت یک ماه اولین پست رو به این موضوع اختصاص دادید!!:دی
اگر از احوال ما در لحظه تحویل سال بپرسید، من در کنار تنی چند از دوستان در حسینه ایرانیان بودم!! جاتون خالی،یه سبزی پلو با ماهی مشتی زدیم تو رگ!!بعدش هم نشستیم منتظر! که دوست خیلی عزیزی بهم زنگ زد و ما رو خوشحال کرد !!:)
سلام گلم رسیدن به خیر من سال تحویل و کنار مامان و ابجی خانوم بودم. نبودن پدر و اینکه سال دیگه ممکنه پیش شون نباشم یه کم فضا رو سنگین تر از حد معمول کرده بود... اما گذشت٬به خوبی هم گذشت!! ان شا الله سال دیگه...
یا علی
س.ح
سهشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1390 ساعت 02:06 ب.ظ
سلاااام چه عجب خانومم من فعلن قیافم شطرنجیه چون که هنوز شرمنده هستم به خاطره... اما تحویل سال من که جلوی tv قران به دست نشسته بودم بقیه خواب بودن مامان و بابا هم که نبودن و رفته بودن سفر حج و تحویل سال در در حرم حضرت رسول بودن البته ما هم تلفنی حضور داشتیم.. دی خدا رو شکر خوب برام مهم نیست تحویل سال کجا باشم..مهم دلم هست که باید با یاد بالاییه گرم باشه... چقد حرف زدم ممنون که گوش دادی یا علی
س.ح
سهشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1390 ساعت 02:08 ب.ظ
سلاااام چه عجب خانومم من فعلن قیافم شطرنجیه چون که هنوز شرمنده هستم به خاطره... اما تحویل سال من که جلوی tv قران به دست نشسته بودم بقیه خواب بودن مامان و بابا هم که نبودن و رفته بودن سفر حج و تحویل سال در در حرم حضرت رسول بودن البته ما هم تلفنی حضور داشتیم.. دی خدا رو شکر خوب برام مهم نیست تحویل سال کجا باشم..مهم دلم هست که باید با یاد بالاییه گرم باشه... چقد حرف زدم ممنون که گوش دادی یا علی
من هفته اول امسال تنها بودم لحظه تحویل روی بام خونه بودم
دوست داشتم مث تحویل سال 87 و 89 کنار مضجع پدرانمان(آدم و نوح و علی علیهم السلام) بودم ولی نشد
سلام رستگار عزیز
منم سال نو رو خدمتتون تبریک عرض میکنم
ان شاءاله سال پر خیر و برکتی براتون باشه.
من که خونه بودم دوس داشتم مشهد تو حرم امام رضا(ع) باشم ولی خب کنار خانواده بودن هم جای بسی شکر دارد.
امیدوارم هرکاری میکنید براتون پیشرفت و موفقیت همراه داشته باشه...
...
یا علی.
سلام خوبی
میبینم که کلی سرت شلوغه
تا باشه از این شلووغی ها!
من داشتم حیات خونه رو میشستم که فرش رو بندازم توی حیات و بشورم!!!!!!!!1
امسال من نبودم کسی به فکر خونه تکونی نبود!
یکی تو محل اتش بازی راه انداخته بود نمی دونی یه لحظه فکر کردم سال تحویل شد!پریدم جلوی تلویزیون خدا رو شکر 10 دقیقه مونده بود
قران خوندم
سنبل ای که خواهر زاده هام واسم گرفته بودن هم پیشم بود!
بعدشم تا اذان مشغول فرش شویی بودیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام
رسیدم بخیر!
گویا اوضاع من موقع سال تحویل از بقیه بهتر بوده! جای همه دوستان خالی سال تحویل مشهد بودم، واقعاً خوش گذشت، مخصوصاً برای یک اتفاق خاص(که البته خصوصیه نمیتونم بگم!!!)
کجا دوست داشتم باشم؟! راستش جای ما که عالی بود(!) ولی خیلی دوست دارم یکبار سال تحویل کنار خانه خدا باشم... دلم براش تنگ شده
یاحق
اصلاح میشود: رسیدن بخیر!
سلام عزیزم
با کلی تاخیر تبریک عید منو پذیرا باش ... کی تا حالا این موقع بهت تبریک گفته ؟
ببخشید دیر به دیر سر می زنم . ۱۴ ـ ۱۳ ساعت کار روزانه همه ی انرژیم رو ازم گرفته ...
امیدوارم همیشه سرزنده باشی . راستی امشب چی کمه ؟
روزگارت باد شیرین ! شاد باش .
سلاام!
معلومه که جای خیلی نوپی بودید که با گذشت یک ماه اولین پست رو به این موضوع اختصاص دادید!!:دی
اگر از احوال ما در لحظه تحویل سال بپرسید، من در کنار تنی چند از دوستان در حسینه ایرانیان بودم!! جاتون خالی،یه سبزی پلو با ماهی مشتی زدیم تو رگ!!بعدش هم نشستیم منتظر!
که دوست خیلی عزیزی بهم زنگ زد و ما رو خوشحال کرد !!:)
این بود خاطره من از لحطه تحویل سال!!:))
منتظر شنیدن اوضاع لحظه تحویب سال شما هم هستیم!!:)
برای من هم یه چیزی کمه! اصلا همیشه یه چیزی کمه!:)
دعا گویم!
دعا کنید
یا علی
سلام گلم
رسیدن به خیر
من سال تحویل و کنار مامان و ابجی خانوم بودم.
نبودن پدر و اینکه سال دیگه ممکنه پیش شون نباشم یه کم فضا رو سنگین تر از حد معمول کرده بود...
اما گذشت٬به خوبی هم گذشت!!
ان شا الله سال دیگه...
یا علی
سلاااام
چه عجب خانومم
من فعلن قیافم شطرنجیه چون که هنوز شرمنده هستم به خاطره...
اما تحویل سال من که جلوی tv قران به دست نشسته بودم بقیه خواب بودن
مامان و بابا هم که نبودن و رفته بودن سفر حج و تحویل سال در در حرم حضرت رسول بودن البته ما هم تلفنی حضور داشتیم..
دی
خدا رو شکر خوب
برام مهم نیست تحویل سال کجا باشم..مهم دلم هست که باید با یاد بالاییه گرم باشه...
چقد حرف زدم
ممنون که گوش دادی
یا علی
سلاااام
چه عجب خانومم
من فعلن قیافم شطرنجیه چون که هنوز شرمنده هستم به خاطره...
اما تحویل سال من که جلوی tv قران به دست نشسته بودم بقیه خواب بودن
مامان و بابا هم که نبودن و رفته بودن سفر حج و تحویل سال در در حرم حضرت رسول بودن البته ما هم تلفنی حضور داشتیم..
دی
خدا رو شکر خوب
برام مهم نیست تحویل سال کجا باشم..مهم دلم هست که باید با یاد بالاییه گرم باشه...
چقد حرف زدم
ممنون که گوش دادی
یا علی
سر قفلی این وبلاگ واگذار میشود!
از کیسه خلیفه می بخشید!؟!
البته وبلاگ من متعلق به دوستانه!
سلاامم
من چرا ۲ تا نظر دارم
:ـ)
سلااام!
سفارشی بود دوبل زدیم برات!!
سلام
خوب هستی؟
بعد از مدتها اومدن نت
اومدم وبلاگت ،اول بسم الله : سلام سال نو مبارک......
راستش خندم گرفت!!!! ای روزگار غریب!!!
امیدوارم سال خوبی داشته باشی و پر از موفقیت های فی سبیل الله!!!
قربانت ... مهرگان عزیز!!