...خانه ای خواهم ساخت

رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود

...خانه ای خواهم ساخت

رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود

هدیه حافظ...

سلام 

دلم خواست یادی از حافظ کنم! 

یاد غزلی که شب یلدای امسال بهم هدیه داد افتادم. به ذهنم فشار آوردم که کدوم صفحه بود؟!  

88 ... 

 

کنون که می دمد از بوستان نسیم بهشت 

من و شراب فرح بخش و یار حور سرشت 

 

چمن حکایت اردیبهشت می گوید 

نه عاقل ست که سینه خرید و نقد بهشت 

 

به می عمارت دل کن که این جهان خراب 

بر آن سرست که از خاک ما بسازد خشت 

 

گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز 

که خیمه سایه ابر است و بزمگه لب کشت 

 

وفا مجوی از دشمن که پرتوی ندهد 

چو شمع صومعه افروزی از چراغ کنشت 

 

مکن به نامه سیاهی ملامت من مست 

که آگهست که تقدیر بر سرش چه نوشت 

 

قدم دریغ مدار از جنازه حافظ 

که گرچه غرق گناه است می رود به بهشت

نظرات 6 + ارسال نظر
سهیل یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:28 ب.ظ http://daypic.blogfa.com

سلام.

با - نخستین سرود ملی ایران - به روزم ...

یاعلی.

ع.ر.وطن دوست یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:56 ب.ظ http://123tamam.blogsky.com

سلام!

خوبه که یادتون بود که چه غزلی اومد!

از غزلیات حافظ نمیشه گذشت!

میدونید برای من چه غزلی اومد؟

"همای اوج سعادت به دام ما افتد /اگر تو را گذری بر مقام ما افتد

حباب وار براندازم از نشاط کلاه/ اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد

شبی که ماه مراد از افق شود طالع / بود که پرتو نوری به بام ما افتد

به بارگاه تو چون باد را نباشد بار/ کی اتفاق مجال سلام ما افتد

چو جان فدای لبش شد خیال می‌بستم/ که قطره‌ای ز زلالش به کام ما افتد

خیال زلف تو گفتا که جان وسیله مساز / کز این شکار فراوان به دام ما افتد

به ناامیدی از این در مرو بزن فالی / بود که قرعه دولت به نام ما افتد

ز خاک کوی تو هر گه که دم زند حافظ / نسیم گلشن جان در مشام ما افتد "

برام خوشایند بود!!
ممنون
یا علی

سلام

عجب غزلی بود! انشااله خیره

یا حق

امین یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:18 ب.ظ http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com/

سلام
این حافظه هم ما رو ول نمی کنه!
به روزم

هدی دوشنبه 28 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:54 ق.ظ http://elmoservat.blogfa.com

سلام فائزه جان

قدم دریغ مدار از جنازه حافظ

که گرچه غرق گناه است می رود به بهشت

این بیتش خیلی برام جالب بود...و دیگر هیچ...

سلام هدی جون

آره واقعا جالبه و جای امیدواری داره! :)

یا حق

فاطمه سه‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:21 ق.ظ http://ghazal2005a.persianblog.ir

سلام فائزه جان

عجب غزلی اومده ... چمن حکایت اردیبهشت می گوید ...
ولی شاهکار این غزل به نظر من اینه که : قدم دریغ ندار از جنازه حافظ ...

نمی دونم پس چرا من امسال شب یلدا تفالی نزدم ... اصلا یادم نبود ... نمی دونم میشه قضا کرد و به نیت شب یلدا تفال زد ... ترغیب شدم حسابی ...

حالا ان شا الله این تفال رو که قضا کردم خدمتتون میگم چه شعری اومد ... شیرازی جماعت و بی مهری به حافظ ؟!!!

روزگارت باد شیرین !شاد باش

سلام فاطمه عزیزم
آره بابا! حافظ حسابی هوای ما رو داره ؛)

انسان ممکن الخطاست گل دختر بدو قضاشو بجا بیار :)) :دی
شما شیرازی هستین؟!! خــــــــــــــیلی از آشناییتون مسروریم بانو :)
یه تیکه از بهشت این دنیای من شیرازه!

خوش باشی در پناه حق

فروغ سه‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:08 ق.ظ http://sura.blogsky.com

سلام عزیز دلم
بابا حافظ چقدر خاطرت رو میخواد عجب حالی بهت داده
دمش گرم

انشاءالله که خوش باشی

سلام خوشگله
چطوری؟
الان دقیقا چند ساعته که ندیدمت؟!! :)) :دی

بعــــــــله! ما هم خاطر حافظو خیلی می خوایم ؛)

دوست دارم!
یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد